هر روز مبالغ مختلفی به حساب های متعدد واریز می شوند و برداشت و تنها سهم متصدیان بانک ها ، همان حقوق ماهانه است و بس.مختصر تسهیلاتی هم دریافت می کنند(البته نسبت به پولی که هر روز از زیر دستشان به حساب افراد می ریزند عدد کمی است)، اینها تنها سهم بانک داران است.این همان حال و هوای استان هرمزگان است.
هرمزگان ، بزرگترین بنادر کشور را دارد، هرمزگان بیشترین مرز آبی را دارد ،هرمزگان بخش عمده ای از صنایع بزرگ را در دل خود جای داده است، هرمزگان بزرگترین بارانداز کالا و یکی از محورهای حمل و نقل بین المللی کالاهاست، اما سهمش همان حقوق ماهانه است!
هرمزگانی که در سایه ی دعواهای سیاسی با حداقل بهره وری جزو بیشترین تولید کنندگان ثروت ملی است ، نشان از آن دارد ، که اگر روزی مسئولینش به جای خودبینی ، جمعبینی کنند و برای حل مشکل مردم تلاش بیشتری نمایند ، می تواند جای بهتری برای زندگی باشد.
ما از صنایع بالا دستی برخورداریم ، اما در صنایع میانی و تبدیلی ، دستمان خالیست.این را همه آقایان نماینده و مسئول می دانند.ظرفیت اشتغال صنایع میانی گره گشاست و اگر این گره گشایی اتفاق بیفتد ، ما در سالهای آینده شاهد رشد بالای شاخصهای پیشرفت در هرمزگان خواهیم بود.
ما در حوزه تربیت نیروی انسانی ، با نگرش ارتباط رشته های تحصیلی با صنایع و نیازهای استان کاملا فاصله داریم ، آقایان فراموش کرده اند ، هرمزگان نیاز به تربیت نیروی مولد و جوان دارد ، که باید به آنها یادآوری کنیم.در حوزه کشاورزی، هرمزگانی ها ، حرف ها برای گفتن دارند و ظرفیت ها برای استفاده شدن.
بس است وعده های خوش رنگ و لعابِ بادبادکی ، بس است تیترِ روزنامه شدن ، بس است سخنرانی های متوالی پس از غیبتهای طولانی ، بس است دیدارهای متوالی نه برای مردم بلکه برای آیندهی خود و مریدان، بس است بولتن و گروه و اخبار تکراری، بس است رها کردن اعتماد مردم برای آبادی دهی و کنار کشیدن و رفتن به بازی دیگر برای خدمت !، بس است خانه های اعتماد مردم را سکوی خویش کردن ، واقعیت پشت حرف ها نیست ، در عمل است.
عملی که سفره مردم را گسترده تر کند ، صیاد را کمک کند تا کسب حلال کند ، صنعت گر را در کارآفرینی کمکحال باشد، معلم را برای تربیت نسل نو امیدوار کند ، این ها برای ما همدلی می آورد ، برای هرمزگان بیداری می آورد ، برای این دیار توسعه پایدار می آورد و گرنه اگر غیر از این باشد ما متصدیان بانک هم نمی شویم… چون در نقشه زیست بوم اقتصادی ، نقش آنهایی که ساکن هرمزگان هستند درست دیده نشده است.
حال که دومین گام انقلاب را برمی داریم ، باید استوار و قوی وارد شویم و مجال را از انسان های خود خواه، تنگ نظر و سیاست باز گرفته و میدان را به راه بلدانِ صادق بسپاریم.البته سپردن به تنهایی کافی نیست.در هر کاری نظارت مومنانه راه گشاست و باید هر دم این راه را پایش کنیم.
مراد تنها عملکرد دقیق در انتخابات آتی نیست ، بلکه شروع مطالبه از آنهایی است که هنوز مسئولیت دارند و درحال خدمت به مردم به سر می برند است.
به امید فردایی روشن برای هرمزگان