صبحانه با کتاب، با نشست نقد و بررسی کتاب (صدای پنجره می آید)

به گزارش هرمزگان امروز به نقل از روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان هرمزگان، دومین نشست نقد و بررسی کتاب در راستای طرح صمیمانه با کتاب، با حضور سمیه سادات ابراهیمی مدیرکل حوزه مدیرعامل و روابط عمومی و امور بین الملل، مدیرکل کانون هرمزگان و کارشناسان اداره کل کانون پرورش فکری، مجموعه شعر «صدای پنجره می آید»  برگزار شد.
در این نشست ابراهیمی ضمن طرح سوال از کارشناسان در خصوص محتوای کتاب های کودک و نوجوان با کارشناسان به گفتگو نشست.
کارشناسان در محتوای ظاهری کتاب ضمن بیان اینکه طرح روی جلد این کتاب نقاشی اثر «رنه ماگریت » نقاش بلژیکی، یکی از برجسته‌ترین نمایندگان سوررئالیسم در نقاشی و ابداع‌کننده ی جناس تصویری است اظهار کردند: نام کتاب بر اساس شعر «صدای پنجره» در صفحه ی ۳۰ کتاب انتخاب شده است. انتظار می رفت تصویر روی جلد نیز با عنوان کتاب هماهنگ باشد، اما به نظر می رسد این تصویر با توجه به شعر «دور شد آن قطار» انتخاب شده باشد.
کارشناسان در ادامه به نقد و بررسی اشعار پرداخته و افزودند: اشعار این کتاب در دو گونه ی شعر نو و کلاسیک در قالب مثنوی و چهارپاره سروده شده اند. از این رو توجه و سلیقه ی علاقه مندان به هر دو نوع شعر را در بر می گیرد. این کتاب فاقد تصویرگری است، اما نمادهایی در بالای عنوان هر شعر طراحی شده که با عنوان شعر هماهنگی زیبایی دارد.نگاه شاعر به پدیده های اطراف از زاویه ای نو بوده و در بیان مفاهیم مورد نظر خود از عناصر طبیعت بهره گرفته است. زندگینامه ی مختصری که در ابتدای کتاب قید شده و همچنین توضیحی که درباره ی کتاب در پشت جلد درج شده است، خواننده را با محتوای کتاب و سراینده ی آن بیشتر آشنا می سازد.
گفتنی است، کتاب «صدای پنجره می آید» سروده ی مهدی مرادی با حمایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توسط انتشارات گویا در سال ۱۳۹۹ برای مخاطبان نوجوان و جوان به چاپ رسیده است. این کتاب ۴۰ قطعه شعر از بهترین اشعار مهدی مرادی را در برمی گیرد و جایزه ی مرغک زرین را در سال ۱۳۹۹ دریافت نموده است.مهدی مرادی دانش آموخته کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد پژوهش هنر است. او در دبیرستان‌های اهواز زبان انگلیسی تدریس می‌کند. از این شاعر کتاب های «کلاغ سه شنبه» و «آوازهای سیب زمینی» نیز از سوی کانون منتشر شده است.
از نمونه اشعار این کتاب:
بمان که رودخانه را
لبالب از نسیم و نور می کنی
نرو که فرصت من است
به راستی
چگونه از قرار پل
بدون من عبور می کنی؟