این حرفی است که به معنی واقعی کلمه مشهود است،برای آشنا بودن بومی و غیر بومی بودن ملاک نیست.اگر کسی آشنایی به جغرافیای هرمزگان نداشته باشد ، مردم را به رنج می اندازد.مثال واضح آن می شود کمپ #زاجوداربست که از سال گذشته مردم در آن مستقر شده اند و با وجود تیرهای برق هنوز به مردم منطقه خدمات ارائه نمی شود و هنوز با بنیاد بر سر استقرار روستا مشکل دارند و بچه ها در کپرها درس می خوانند.
به یقین سهم عمده ای از این کم کاری به وجود آمده نسبت به این صد واندی خانوار متوجه مدیریت کلان استان است که دستگاه ها را برای اقدام عاجل هماهنگ ننموده است ، البته این قصه سر دراز دارد.
مدیریت های غریبه با استان گاهی چوب حراج به جان صنایع می زنند ، گاهی خام فروشی معادن را کلید می زنند ، گاهی مناطق آزاد را میدان گاه بهره برداری سودجویان می کنند ، سال ها با نام هرمز بودجه می گیرند و به کام خود میل می کنند ، گاهی با بد خلقی سرمایه گذاران را استان می رانند ، بعضی وقت ها هم طرح های پرآوازه ولی بی ثمر را شروع می کنند ، گاهی پروژه های نا معقول را کلنگ می زنند و از همه بدتر کسی نیست که بیاید و از این غریبه ها که برخی به عنوان تبعید و بعضی به عنوان سکو و بعضی برای کسب تجربه بر جایگاه های اثر گذار هرمزگان تکیه می زنند ، سوالی بپرسد.
گواه ادعای فوق را می توان با یک جستجوی کوتاه در خصوص سابقه کاری برخی مدیران امروز و دیروز استان به دست آورد، حال آنکه در بسیاری از استان های کشور به دلیل توان نمایندگان مجلس در چانه زنی و مطالبات بالای مردمی این گونه شیوه مدیریت جایگاهی ندارد
بنده و امثال بنده با آمدن نیروهای توانمند از خارج از استان در صورت نبود نیروهای خوب در آن زمینه درون سازمان های استان مشکلی نداشته و نداریم ، مشکل ما این است که بعضا نیروهای ناتوان وارداتی برای پیشبرد اهدافشان دست به هر کاری می زنند و حتی از ترس اینکه نیروهای استانی جایگاه آن ها را بگیرند ، این افراد توان مند را به حاشیه برده و فرصت را به نابلدان تقدیم می کند، که این خیانت است به هرمزگان.
برای رفع این مشکل باید چاره اندیشی عمیق شود تا فردای هرمزگان بهتر از امروزش باشد